اخرین پست سال نود
سلام نازم. امروز فقط دو روز مونده به سال هزار و سیصد نود و یک. فدای احساسات قشنگ بشم که با بی صبری منتظر رسیدن عیدی. وقتی ازت می پرسم چرا عید و دوست داری؟ صادقانه می گی اخه دوست دارم کادو بگیرم. امروز هم یک کتاب از مجموعه داستان های پسر خوب در باب عید دیدنی برات گرفتم تا یه خورده بیشتر با اداب مهمونی رفتن اشنا بشی. خوشبختانه این کتاب خیلی برات تاثیر گذاره و همش دوست داری مثل سامان قهرمان کتاب پسر خوبی باشی. خدارو شکر سالی که گذشت سال خوبی برامون بود اینجا می خوام از بابا رضا بابت زحمتهایی که برامون می کشه تشکر کنم و از طرف خودم و امیرجون بگم بابایی خسته نباشی و دوستت داریم. امیدوارم سالی که پیش روست سرشار از موفقیت و روزهای شاد واسه زندگیمو...
نویسنده :
مامان سمیه
21:32